آبی تر از خسته

شعرستان

آبی تر از خسته

شعرستان

خدا مرده است،باور کنید

خدا مرده است،باور کنید

 

تو خوابی و من در جشن هزار درد تازه برای فردا؛همیشه در فکر اینم که کاش می فهمیدی،تنها آدمای احمق،بی اراده،بی لیاقت سراغ دین و مذهب می روند.

آدمهای که ناتوان از فکر کردنند،اونای که به هر نحوی زیر بار انسانیت شانه خالی می کنند.آنها بجز تواناییهای خود به چیزی دیگر متکی هستند،خود را و تواناییهای خود را فراموش می کنند.همین جاست که نیچه فریاد می زند"آی آدما خدا دیگه مرده"خدا دیگه تمام شد،دیگه شماها آی آدما،شما خودتان خدایید.

این گفته نیچه جوامع غربی را به سوی مدرنیته برد.انسان و سر آغاز مدرنیته از همین جا آغاز میشود.

"خدا مرد".انسان وقتی تجلی می کند که خدا مرده باشد.منظور از این حدیث تواناییهای انسانه که مهمه. انسان وقتی که تمام نیروی خود را به کسی که نمی داند چیست و کیست،واگذار می کنه،پس خود چکاره است؟

خب حتما "گاو"ه .

یکی زرنگتر میاد و به خاطر منافع شخصی خود با وعدهای دروغین این آدمای کودن رو فریب می دهد و همه هم مثل گوسفند دنبالش می افتند بی هیچ حرف و حدیثی.

تمام کسانی که آمده اند به هر اسمی؛پیامبر،اولیا،خلفاو... هر کدام که دوست دارید انتخاب کنید و بی تعصب اونا رو زیر ورو کنید،ببیند تنها به خاطر امیال و آرزوهای شخصی خود بوده که کاری کرده اند.

محمد یه آدمه زرنگ بود و سیاستمدار خوبی،و یک روشنفکر هوس باز. هر زن و دختری که می خواست با بهانه های مختلف گیر میاورد و با شعارهای انساندوستانه عیش و نوش می کرد.زنای که شوهر داستند به بهانه ی جنگ و جهاد در راهش می کشت و زنش رو در اختیار خود می گذاشت.اینها اینقدر حرفه ای بودن رنگ چیزی ملکوتی به خود می مالیدند و همه ی چشما رو می بستند.چون میدانستند که این ادما نیروی تخیل و عقلانی ندارند.

البته تو در اعتقادات خود آزادی،ولی باید سوال کرد و پرسید.گریبان اینا رو بگیر و ازشان سوال کن.این حق خودت است،بی تعصب نقدشان کن.همیشه برای تمام چیزا یه چرایی بگذار،شک کن ،چون شک کردن کلید تمام چیزاست.

دین و مذهب تنها برای کسانی است که نمی توانند یا نمی خواهند در چارچوب تحمیل شده بیرون بیایند.بیرون از آن را نمی توانند تحمل کنند و قبول داشته باشند.به خاطر همین این ادما از چیزای نو و تازه خوششان نمی یاد.از فلسفه تا تکنولوژی.باور کن این ادمای تک بعدی انسان رو کلافه می کنند.سعی کن هیج وقت باهاشون روبرو نشی.

مردم امروز آگاهند،با سوادند، می فهمند،نقادند و روشنتر و ریزتر می بینند.انسانهای امروز شک می کنند،نقد می کنند،می گردنند،چیزای که می خواند بدست میاوردند.

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
محسن دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ب.ظ http://lovesky.blogsky.com

سلام ... و حرفهایی هست که به ابتذال گفتن فرود نمی اید

دکتر علی شریعتی .!

سایه دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:58 ب.ظ

سلام عزیز

این حرفا رو چرا می نویسی آخه؟
می ترسم برات دردسر بشه !!

مراقب خودت باش

لیلا چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:30 ب.ظ http://www.honya.blogfa.com

ازاد سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ب.ظ

درود بر تو فرزین جان تمام اینای که گفتی قبول دارم آفرین بر تو جون اینا رو باید بگیم تا حس شک رو در انا زنده کنیم

جواد از سلیمانیه شنبه 1 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:16 ب.ظ http://http://panjareh53.blogfa.com/

سلام خوبی
مرسی
خواهشمندم یک کمی از احساست بکاه
دنیای امروزی فکر امروزی می خواهد با قافله همراه شد

باربد یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 06:51 ب.ظ http://soalatefalsafi.blogfa.com

با سلام خدمت تمام کسانی که در راه آزادی انسان از جهل و خرافات تلاش میکنند.
برای روشنفکر بالاترین احترام نقد نوشته اوست.
پس به فکرت اینگونه احترام میگذارم.
باید بگویم هدف وسیله را توجیه نمیکند.
برای اینکه بر علیه خرافات مبارزه کنیم نباید حقیقت را دگرگونه جلوه دهیم.
؛این گفته نیچه جوامع غربی را به سوی مدرنیته برد.انسان و سر آغاز مدرنیته از همین جا آغاز میشود.؛
بعید میدانم خودت هم اینرا قبول داشته باشی.
جمله نیچه محصول مدرنیته بود . نه باعث مدرنیته.
نیچه هم اولین نفر نبود که این سخن را بر زبان راند.
بهتر است هنگامی که بر علیه خرافات حرکت میکنیم به جملاتمان بیشتر دقت کنیم تا در این بخش نیز اختلافمان را با خدا باوران به رخ بکشیم.
موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد