آبی تر از خسته

شعرستان

آبی تر از خسته

شعرستان

نوستالوژی

آمده ام که سر نهم

دلم تنگ است و هوا بس ناجوانمردانه،نمی دانم از پس آن همه دوری،آنهمه صبوری می توانم برایت بنویسم؟خیلی وقت است ننوشته ام،شاید هم عاشقانه نوشتن و شاعرانه زیستن را پاک فراموش کرده باشم. آمده ام با تو به خودم سری بزنم،هنوز "خود،خویشتن"این کلمه را بیاد دارم که زیاد درباره اش گفته ام. من این خود،این خویشتن را همچون عشق جا نهاده ام،با من نیامد.من و خود دو راه متفاوت را پیمودیم، من آمدم او ماند.انسان وقتی که خود را جا می گذارد دیگر نمی شود جایی دیگر او را یافت.

هویت یعنی همین"خود" بودن.البته به قول روشنفکرا این تجزیه شدن پدیده ی مدرنیزم است. خب راست می گویند،مدرنیزم پدیده های زیادی دارد که انسان را به یدک می کشد.بیگانه شدن از خود(از خود بیگانگی)،هویت ستیزی،گلوبالیزم،گوشه گیری و نامیدی و هزاران سگ مرگ دیگر.

قدما می گویند:سنگ در جای خود سنگین است.وای از این سنگ و الفاتحه.من آمده ام و پاره پاره شدن و تجزیه شدن را دارم بر خلاف میل و رغبت می کشم.انسان وقتی که تقسیم شد،خود همان خود قبلی نیست، خود دیگر فراموش می شود.یکی از این دلایل غربت است،زندگی در جایی که مال تو نیست،زندگی در یک فرهنگ بیگانه که پذیرفتن دشوار است،مگر اینکه خود پذیرا باشید.برای اینکه زبان و لهجه و قیافه ات فرق می کند باید باج داد.زندگی در جایی که مردمانش با زبان،با سر،با دم بهت می فهمانند از آنان نیستی، بیگانه ای،چرا برنمی گردی،انگشت نمایت می کنند که ایرانی است، و انوقت انسان پناه می برد به خود به خویشتن،که نیست،و فکر می کند چیزی مهم،چیزی...آ ، خود را جا گذاشته است.

توان برگشتن نیست،با نامه و خواهش هم نمی آید.تنهایی و وای چه فکرهای که نمی کند. هر چند روز و ساعت به این غربت اضافه شود اشتیاق و شور و شوق بیشتری برای برگشتن پیدا خواهد کرد.

برگشتن،این کلمه ی باشکوه،با ارزش تمام وجودت را احاطه می کند،برگشتن تنها رویا و آرزوی بزرگ تو خواهد بود.برگشتن خواب و خیال تو خواهد شد.با انسان بزرگ می شود و میل آن هر لحظه بیشتر.آرزوی چیزهایی که از دست داده است،آرزوی یک لحظه برگشتن به موطن خود. همین آرزو یک بیماری وحشتناکی را ایجاد میکند به نام"نوستالوژی" که 95% از کسانیکه از دیار خود گریخته اند شامل می شود.

منم یکی از همین بیمارانم.

نظرات 14 + ارسال نظر
وحیذ ضیایی جمعه 28 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:52 ب.ظ http://adiban.com

مجله ادبی ادیبان با دعوت از شمای عزیز برای ارایه آثار با شعرآستانی نو از من و نقدی تحت عنوان ؛خود و ضد اراده ی قدرت در بوطیقای لذتمنتظر تان است ضمنن اطلاعیه ای پیویت مطالب

مسافر شهر غم جمعه 28 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.bachehayegham.blogfa.com

سلام

سایه شنبه 29 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ق.ظ http://sayehetanha.blogsky.com

سلام فرزین عزیز

می‌دونم حال و هوای خوبی نداری ... اما اینو بدون که گاهی آدم توی وطن خودش هم همینطور غریب و بیمار میشه ... گاهی آدم فکر میکنه نه کسی رو در این دیار داره و نه دلخوشی! فکر نکن اگر در وطن باشی، وضعیت بهتر از این خواهد بود!‌ شاید برای مدتی همجواری با خانواده ات برای دلگرم کننده باشه! نمی‌دونم، شاید چون من هنوز دوری از اونها رو تجربه نکردم نتونم این حال تو رو درک کنم ...

با اینحال عزیز، این راهی بود که خود تو انتخابش کردی و مایل به بازگشت از راهت نیستی... خوب! برای رسیدن به هدف و ایمانت تحمل سختی یکی از لوازم است.

اما مهربان ... نگران نباش! صبح روشن در راه است!

سامناک پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:42 ق.ظ http://oghianos.blogspot.com/

سلام دوست گرامی
فقط یک بار آمدی٬ منتظر آمدنت هستم.
قالب وبلاگ را عوض کرده ام دوست دارم به من سر بزنی تا دوباره کمی از خاطرات برایم زنده شود. کارت خیلی خوب و ارزنده است می دانم سخت مشغولی.
فعلا بدرود

سایه یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:51 ب.ظ

سلام فرزین جان

نمی خوای به من سری بزنی؟ من مدتیست یاهو مسنجرم دچار مشکل شده و نمی تونم زیاد آن بشم ... اگر کاری باهام داشتی توی وبلاگم کامنت بذار.

ممنونم و منتظر قدمت

سایه شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:07 ق.ظ

سلام عزیز

میدونم خیلی دلخوری ولی این دلیل نمیشه که بیایی علناً توی وبلاگم جار بزنی مهربون.

بهت که گفتم مدتیه مسنجرم مشکل پیدا کرده ولی از اون مهمتر اینه که من نمیخوام کسی رو بی دلیل امیدوار کرده باشم، درحالی که خودم هنوز هیچ چیزی در مورد هدف و آینده ام نمی دونم. دلم نمی خواد با احساس و زندگی کسی بازی کرده باشم. ضمناً اگر توضیح بیشتری میخوای، بهتره به روش بهتری صحبت کنیم. برات حتماً کاملاً توضیح میدم.

شیما(مطرب مهتاب چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:10 ق.ظ http://motrebemahtabrou.persianblog.com

سلام
برای بی دلی هایت صبر آرزو دارم
به وبلاگ منم سری بزن
ممنون

شیما(مطرب مهتاب جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:48 ب.ظ http://motrebemahtabrou.persianblog.com

سلام
ممنون که به من سر زدی
امشب پیغامتو دیدم
خیلی دلتنگم چون
منم بانوی اون شدم و اونم به من گفت که
سر همین دو راهی بمان برمیگردم...........

گریان شنبه 27 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:47 ق.ظ http://giryan.blogfa.com

سلاو. ئه ر ی کاکه هینده له هه وا مه به. وه ره زه وی. کاکه ئه م نووسینانه ت هیچی تیدا نییه جگه له مشتی قسه نه بی که هیچ مه عریفه یه یه کیان له پشت نییه. نازانم که ی تو به جیدی ده نووسی. چون ئه مانه نووسین نیین.

شیما(مطرب مهتاب) یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:35 ب.ظ http://motrebemahtabrou.persianblog.com

http://www.yadegaredoost.anzaliblog.com

شیما سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:53 ب.ظ http://www,yadegaredoost.anzaliblog.com

سلام
فرزین عزیز
خیلی وقته بروز نشدین.دلمون واسه نوشته هاتون تنگ شده
به منم سری بزنین

ری را سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:01 ب.ظ http://rirayeheshgh.blogsky.com

سلام

وبلاگ زیبایی داری

موفق باشی

خوشحال می شم به وبلاگم سر یزنی

بای

رضا شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:53 ق.ظ

دنبال خانومی بنام سالومه ارجمند از مشهد بلوار فردوسی می گردم هر کسی میشناسه سلام منو بهش برسونه ممنون می شم ازش . yareghadim@yahoo.com

برنادت دوشنبه 11 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:36 ق.ظ http://bernadetsoubiro.persianblog.com

یه سلام گرم به گرمای همین روزای تابستون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد